بار خدایا! به تو پناه می برم از این كه با وجود توانگری تو، من تهیدست باشم، یا با وجود هدایتگری، در گمراهی به سر برم، یا با آن كه قدرت و پادشاهی از آن توست، به من ستم شود، یا با آن كه زمام اختیار امور در دست توست، من مقهور و خوار گردم .
1. پناه بر خدا از انحراف
اللهم انا نعوذ بك ان نذهب عن قولك، او ان نفتتن عن دینك. (خطبه 215)
بارخدایا! به تو پناه می بریم كه از گفتارت روی گردانیم، یا از دینت منحرف شویم.
2. نیایش حضرت علی - علیه السلام -
اللهم انی اعوذ بك ان افتقر فی غناك، او اضل فی هداك، او اضام فی سلطانك، او اضطهد و الامر لك!. (خطبه 215)
بارخدایا! به تو پناه می برم از این كه با وجود توانگری تو، من تهیدست باشم، یا با وجود هدایتگری، در گمراهی به سر برم، یا با آن كه قدرت و پادشاهی از آن توست، به من ستم شود، یا با آن كه زمام اختیار امور در دست توست، من مقهور و خوار گردم.
3. پناه به خدا
«اللهم انی اعوذ بك من ان تحسن فی لامعه العیون علانیتی، و تقبح فیما ابطن لك سریرتی، محافظا علی ریا الناس من نفسی بجمیع ما انت مطلع علیه منی، فابدی للناس حسن ظاهری، و افضی الیك بسوء عملی، تقربا الی عبادك و تباعدا من مرضاتك.» (حكمت 276) ؛
خداوندا! به تو پناه می برم از این كه ظاهرم را در چشم های مردم نیكو جلوه دهی و باطنم را در پیشگاهت زشت سازی، و به وسیله اعمالی كه تو از آنها خوب آگاهی داری، خوش بینی و احترامات مردم را برای خود محافظت كنم و ظاهر خوبم را برای مردم آشكار نموده و اعمال بدم را فقط تو بدانی ، تا به بندگانت نزدیك و از رضای تو دور گردم.
4. نهی از ناسزاگویی
«لما سمع قوما من اصحابه یسبون اهل الشام: انی اكره لكم ان تكونوا سبابین، و لكنكم لو وصفتم اعمالهم، و ذكرتم حالهم، كان اصوب فی القول، و ابلغ فی العذر، و قلتم مكان سبكم ایاهم: اللهم احقن دمانا و دماهم.» (خطبه 206) ؛
شنید كه گروهی از یارانش به شامیان ناسزا می گویند، فرمود: من خوش ندارم كه شما ناسزاگو باشید، بلكه اعمال او رفتار و موقعیت (باطل) آن ها را خاطرنشان كنید، مؤ ثر و در بیان و جهت رساتر و قانع كننده تر باشد. به جای ناسزاگفتن به آن ها بگویید: خدایا! خون های ما و آنان را حفظ كن!.
خداوندا! اگر از سؤ ال كردن خود ناتوان باشم یا راه پرسیدن را ندانم، مرا به مصالح خویشتنم راهنمایی و دلم را به سوی موارد رشدم بگردان، این الطاف از هدایت های تو ناشناخته نیست و از كفایت هایی كه برای مخلوقات می نمایی شگفت انگیز نمی باشد
5. رضا و توفیق خداوندی
«فی ختام كتابه الی قثم بن العباس: وفقنا الله و ایاكم لمحابه.» (نامه 67) ؛
در پایان نامه خود به قثم بن عباس: خداوند ما و شما را به آنچه مورد رضای اوست توفیق دهاد.
6. درد دل امیرالمؤمنین - علیه السلام - با خدا
«اللهم انا نشكو الیك غیبه نبینا، و كثره عدونا، و تشتت اهوائنا.» (نامه 15) ؛ خداوندا! به تو از غیبت پیامبرمان و فراوانی دشمنان و پراكندگی خواسته هایمان شكایت می كنیم.
7. طلب بخشش
اللهم اغفرلی ما تقربت به الیك بلسانی، ثم خالفه قلبی. (خطبه 78)
بارالها! بر من ببخشا آن چه را كه به وسیله زبانم بر تو تقرب جستم ، سپس قلبم یا كاری كه بر زبانم كرده بود مخالفت نمود.
8. راهنمایی خواستن علی - علیه السلام - از خداوند
اللهم ان فههت عن مسالتی، او عمیت عن طلبتی، فدلنی علی مصالحی، و خذ بقلبی الی مراشدی، فلیس ذلك بنكر من هدایاتك، و لا ببدع من كفایاتك. (خطبه 227)
خداوندا! اگر از سؤ ال كردن خود ناتوان باشم یا راه پرسیدن را ندانم، مرا به مصالح خویشتنم راهنمایی و دلم را به سوی موارد رشدم بگردان، این الطاف از هدایت های تو ناشناخته نیست و از كفایت هایی كه برای مخلوقات می نمایی شگفت انگیز نمی باشد.
شب را به بامداد رساندم در حالی كه بنده ای ستمكار به خویشتنم. پروردگارا! من حجتی بر تو ندارم و من نمی توانم چیزی جز آنچه كه تو به من عطا كرده ای بگیرم و نمی توانم خود را نگهداری و صیانت كنم جز آنچه تو مرا صیانت كنی
9. نیایش علی - علیه السلام -
«اصبحت عبدا مملوكا ظالما لنفسی، لك الحجه علی و لا حجه لی. و لا استطیع ان آخذ الا ما اعطیتنی، و لا اتقی الا ما وقیتنی.» (خطبه 215)
آن حضرت به طور فراوان نیایش با خدای می نمود: شب را به بامداد رساندم در حالی كه بنده ای ستمكار به خویشتنم. پروردگارا! من حجتی بر تو ندارم و من نمی توانم چیزی جز آنچه كه تو به من عطا كرده ای بگیرم و نمی توانم خود را نگهداری و صیانت كنم جز آنچه تو مرا صیانت كنی.
10. مانوس ترین انس گیرندگان
اللهم انك آنس الانسین لاولیائك، و احضرهم بالكفایه للمتوكلین علیك. تشاهدهم فی سرائرهم، و تطلع علیهم فی ضمائرههم، و تعلم مبلغ بصائرهم. فاسرارهم لك المكشوفه، و قلوبهم الیك ملهوفه. ان اوحشتهم الغربه آنسهم ذكرك، و ان صبت علیهم المصائب لجاوا الی الاستجاره بك، علما بان ازمه الامور بیدك، و مصادرها عن قضائك.
(خطبه 227)
بارالها! تویی مانوس ترین انس گیرندگان بر دوستانت و حاضرترین آنان برای كفایت به كسانی كه توكل بر تو می نمایند، آنان را در درونشان شاهدی و بر آنان در وجدان های باطنیشان مطلعی و تویی كه به مقدار بینایی های آنان دانایی. پس رازهای نهانی آنان برای تو آشكار و دل هایشان رابه سوی تو شیفته و بی قرار است. اگر غربت آنان را به وحشت بیاندازد، ذكر تو انیسشان گردد و اگر مصیبت های روزگار بر سرشان تاختن آورد، پناهندگی به تو جویند؛ زیرا می دانند كه زمام همه امور به دست تو است و صدور آن ها از مقام قضای تو.
11. حمد و سپاس خدا را سزاست!
الحمدلله المعروف من غیر رؤیه، و الخالق من غیر منصبه. خلق الخلائق بقدرته، و استعبد الارباب بعزته، و ساد العظما بجوده. (خطبه 183)
حمد و سپاس خدا را كه بی آن كه دیده شود، شناخته شده و بدون رنج و زحمت آفریننده است، موجودات را به قدرت خویش بیافرید و خداوندگاران را با عزت و اقتدار خویش به بندگی گرفت و با جود و بخشندگی خود بر بزرگان سروری یافت.